صبح زود درباره وبلاگ به وب سـایت مَن خوش آمَـدیـــد ... اُمیـــدوارم خوش تــون بیــــاد نَظَـر یـــادتــــون نـره ... نويسندگان یه وقتــــــایی هست که جواب همه نگرانیـــات و دلتنگیات خیـلی دلتنــگم ... اما نميـدانم که " خيلي " را چگونه بنويسم كه " خيلی " ديده شود ... بعضی آدما یه کاری میکنن که دیگه نمیتونی دوستشون داشته باشی ، ولی عجیب دلت واسه زمانی که دوستشون داشتی تنگ میشه ! بــــــــانو ! چشمانــَت را بــاز کن ! اینجـــا بدون تو یــک چیزی کــَـم است نــــــه ... ! حرفــَــم را پس می گیـــــرم ! بـــــــی تـــــــــــــو کـم است ، هـــر چیزی که هــَـست...
وقتـــــی مـــی خـــواهــــی بنــــویـســــی ” زندگــــــــی“ نیــم نگاهـــی به انتــــهای خـــط داشتــــه بـاش که کـــج نـروی!
دلتنگی های منو هیـچ قلمی نمی تونه بنویسه دلتنگی های من ازجنس سکوته سکوتی که در چشمان تو فریاد میشود ... پيوندها
|
|||
![]() |